عنوان قاری قرآن یا حافظ کل، به تنهایی عنوانهای غریبی نیستند اما رادیولوژیست حافظ قرآن، متخصص پوست قاری قرآن یا استاد دانشگاه قاری قرآن عناوین جدیدیاند که وقتی رو صفحه تلویزیون برای یک نفر زیرنویس میشن، توجه خیلیها رو به خودش جلب میکنه.
یک قاری حرفهای، یک قرائت زیبا ارائه میده، بعد تو یک مصاحبه تلویزیونی شرکت میکنه. زیرنویس میشه: آقای ایکس، متخصص پوست و قاری قرآن. میگه: هر چه دارم از دولت قرآن است. پشت ترافیک موندن برام خستهکننده نیست، چون یا دارم قرآن گوش میدم یا قرآن میخونم.
...روزی که قرائت خوبی داشته باشم، اون روز ارتباط بهتری با بیمارام برقرار میکنم.
یک جوون سی ساله، رادیولوژیست و حافظ کل قرآن گفت: به نظر من کمک قرآن غیرقابل انکاره! قرآن رو تو مسیر رفت و آمد به خوابگاه دانشجویی با یک قرآن کوچیک جیبی حفظ کردم.
یه جراح گفت: من زیر تیغ جراحی خدا رو میبینم. وقتی پیچیدگیها خلقت خدا رو داخل بدن انسان میبینم بیاختیار میگم: «فتبارک الله احسن الخالقین».
بله...
درسته که طلاب به عنوان سرباز امام زمان (عج) مزیّن شدن ولی مدینه فاضله بعد از ظهور آقا، فقط فقیه و متخصص دین نمیخواد، رادیولوژیست، جراح، متخصص پوست، قلب و عروق و روانشناس خوب هم نیاز داره که از همین الان سربازان امام زمان (عج) هستند.
پ.ن: طلبهها! مراقب باشید جا نمونید!
بدو بدو! خیمه امام زمان (عج) ... نبود؟! بیا آقا! دستتو بده من! یاعلی! بریم آقا! تکمیله؟! هنوز جا داری؟! خیمه امام زمان (عج) یه نفر ...
نوشته شده توسط : یاسر
مراسم بزرگداشت مرحوم آیت الله احمد مجتهدی، امشب (شانزدهم بهمن) تو مسجد اعظم قم برگزار شد.
اگه کسی با این مرد بزرگ آشنا نباشه، حداقل بلوتوث سخنرانی معروف ایشون درباره دخترای بدحجاب و جریان جاده هراز رو دیده!
عجب مرد بزرگی بود. فوقالعاده به زی و منش طلبگی اهمیت میدادند. یادمه مشهور شده بود، هر کی میخواست تو مدرسه ایشون طلبه بشه، یه نگاهی به وجناتش میانداخت، اونوقت میگفت طلبه واقعی میشه یا نمیشه.
خب البته یک سری تفکرات ویژه خودشون رو هم داشتند. مثلا نماز شب رو تو مدرسه واجب کرده بودند، طلبه نباید ساعت مچی ببنده و یکسری دستورات اخلاقی سختگیرانه دیگه.
با چند تا از طلبههای مدرسه آیتالله مجتهدی آشنا هستم. همشون جوونای مؤمن با حال و خوش مشرب هستند از همصحبت شدن باهاشون لذت میبرم که نشون میده استاد فهیم و صاحب نفسی داشتند.
آیتالله احمد مجتهدی تهرانی ساعت 11:30 صبح بیست و سوم دیماه در سن 85 سالگی در بیمارستان بازرگان تهران به لقاء الله پیوست.
متن وصیتنامه آیت الله مجتهدی تهرانی، چند روز پیش منتشر شد که توجه به این وصیتنامه خالی از لطف نیست.
اینجانب احمد شهرت مجتهدی تهرانی فرزند باقر تاریخ تولد 1302 خورشیدی پس از اقرار به یگانگی خداوند و اعتقاد به ارسال 124 هزار پیغمبر علیهم السلام که 313 نفر آنها مرسل و پنج نفر ایشان اولوالعزم هستند و اقرار به خاتم النبین و المرسلین بودن وجود مقدس پیغمبر اسلام (ص) که بعد از آن حضرت پیغمبری نخواهد آمد و اقرار به کتب آسمانی خاصه قرآن مجید که از دستبرد و تحریف مصون و محفوظ مانده و اقرار به امامت دوازده امام (ع) که اول ایشان حضرت علی بنابی طالب (ع) و آخر ایشان حضرت مهدی صاحب العصر و الزمان (عج) که زنده و غایب می باشند و انشاءالله به امر الهی ظهور خواهند فرمود.
و اقرار به مرگ، سوال در قبر، قیامت، حساب نامه عمل ،صراط، میزان، بهشت، جهنم و خلاصه اقرار به آنچه که محروم شیخ صدوق رحمه الله در کتاب اعتقادات نوشتهاند، دارم، در حالت صحت جسم و سلامت اعضا و از روی عقل و کمال رغبت و اختیار بدون کوچکترین جبر و اکراهی وصیت مینمایم مطالب نوشته شده در این وصیتنامه پس از فوت من به آن عمل شود و هر کس تغییر دهد از رحمت خداوند دور باشد.
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محسن حبیبی دامت توفیفاته، وصی حقیر هستند در اداره حوزه علمیه تهران و مسجد مرحوم حاج ملامحمد جعفر، هفته اول فوت مخصوصا شب و روز نماز مسجد و اداره کلاس عمومی، به کمک آقای نصیری و مدرسین توسط ایشان اداره شود و بعد از یک هفته هر که را صلاح می دانند برای نماز صبح، نماز ظهر، عصر، مغرب و عشاء تعیین فرمایند و شهریه مدرسه توسط آقای خودکار اداره شود و رسیدها که نزد حقیر است اعلان کنند که صاحبش مراجعه کنند و بگیرند انشاءالله خداوند و حضرت مهدی (ع) نمیگذارند مدرسه برای شهریه لنگ شود.
از طلاب مدرسه حلالیت می طلبم، آقایان مدرسین انشاءالله با جدیت تمام به درسها مشغول باشند و مقبره حقیر در خود مدرسه است. انشاءالله شب های سینه زنی چند نفر کنار قبر حقیر روضه بخوانند و طلب مغفرت نمایند.
ضمنا کتاب های حقیر توسط جناب آقای حبیبی به طلاب داده شود که استفاده نمایند؛ احتیاطا" به طلبههای عام بابت سهم امام (ع) حساب شود و به طلبههای سید بابت سهم سادات قبول فرمایید.
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته
احمد مجتهدی تهرانی
نوشته شده توسط : یاسر
شب های سامرا هنوز شام غریبان است.
نه گلدسته نای نجوا کردن غم غربت را دارد،
نه سرداب، خُنکایی به دل داغ عشاق المهدی می رساند
که برعکس؛
دریای سینه مهدی را به آتش کشیده است.
آه ای فلک، نفرین بر تو باد!
بشکن مهر گران سکوتت را
و در هم شکن هر آنچه در تو هست و نیست
که سزاوارند خوبان و بدان به جرم سکوت و عصیان!
و به تو می گویم!
ای تاریک تر از شب 27 جمادی الاول!
می دانم عزمت بر آتش کشیدن حرم الله را از که وام گرفته ای!
حرم سوزی سابقه ای دیرین دارد!
سابقه ای به قدمت اشهد انّ محمدا رسول الله!
و تو آدم نمی شوی!
چون تو و او نمی توانید بشنوید:
اشهد انّ علیا حجت الله
و شاهدم گلدسته ویران سامراست.
نوشته شده توسط : یاسر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ